خانم دکتر صورتی

بی پولی

یکی از دوستانم تعریف می کرد ،  وقتی در ژاپن کار می کردم الکلی شده بودم و مدام اشتباه می کردم به همین دلیل از کار اخراج شدم و دیگر  نمی توانستم کاری پیدا کنم به همین دلیل از بی پولی  از سوپرمارکتها آب جو می دزدیم یک بار وقتی از قفسه آب جوی بزرگی برداشتم و به سرعت از سوپرمارکت خارج شدم ، خانمی دنبالم دوید و مرا از پشت محکم بغل گرفت ، جوری از پشت بغلم کرد که احساس کردم کارم تمام شده ! البته  سعی کردم فرار کنم اما وابستگی به الکل آنقدر ناتوانم کرده بود که قدرت جسمی ام فراتر از یک کودک نبود! مرا به داخل سوپرمارکت برد ! و از قفسه تنقلات دو بسته چیپس به من داد و با عصبانت گفت! تو با این کار به خودت آسیب می زنی ! الکل خوردن با شکم خالی معده تو را از بین می برد ! اول نفهمیدم چه می گوید ! وقتی دیدم مرا با چیپسها از مغازه بیرون انداخت ! متوجه منظورش شدم و کنار سوپر مارکت نشستم و  گریستم ! آنقدر گریستم که یادم رفت نوشیدنی و چیپسم را بردارم ! بعد از آن دیگر نه مشروب دزدیدم و نه مشروب خوردم ! برای اولین بار از آدمهایی که دزدی کرده بودم خجالت کشیدم ! و تمرکزم را روی پیدا کردن کار گذاشتم! و تا به امروز دیگر لب به مشروب نزدم ! 
۱۲ ۱
لیمو جیم
۰۸ خرداد ۲۲:۲۶
خیلی جالب بود 
حرف دل !...
۰۹ خرداد ۰۵:۰۸
جالب بود
محسن رحمانی
۰۹ خرداد ۱۲:۲۶
واقعا.
ایمان
۰۹ خرداد ۱۶:۳۰
شک نکنین اگر ماست موسیر هم با چیپس میداد‌ این بنده خدا همچنان الکلی  میموند،ولی عجب خرشانسی بود.طرف رفت دزدی مشروب،بهش مزه ی مشروب هم دادن.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
در این وبلاگ روزمرگی‌ها و دغدغه‌هایم را ثبت می‌کنم.
از اینکه مرا می‌خوانید، متشکرم.
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان