چهارشنبه ۹ خرداد ۹۷
اگر مردم در جامعه ای بر این باور باشند که اگر آنها بهترین کفش را تولید کنند و کسی جز کفش آنها کفشی انتخاب نکند این نشانه بلوغ محصول آنهاست ! این نشانه سقوط صنعت در آن جامعه است ! مردم باید بفهمند که کفش ورزشی با کفش حرفه ای متفاوت است ، همانطور که کفش ورزشی تنیس با کفش ورزشی فوتبال متفاوت است و کشف بستکبال با کفش ورزشی والیبال متفاوت است و در بخش حرفه ای هم کفش آتشنانها با کفش یک آرایشگر و کفش جراح و کفش یک معلم و کفش یک مدیر کاملأ متفاوت است و هر کدام باید شرایط واستانداردهای خودش را داشته باشد. اگر معلمین ما تا امروز کفش مختص شغلشان را نداشته اند ، به این مفهوم است که با وجود شرکتهای بزرگی مثل آدیداس ، پوما ، ریبوک ، کیکرز و بسیاری تولیدکنندگان جهان ، هنوز به این فهم نرسیده ایم که یک معلم به چه نوع کفشی نیازمند است . حتی من مطمئن هستم ، بسیاری از ما نمی دانیم کفشی که یک بیمار قندی لازم دارد با کفشی که یک بیمار قلبی نیازمند است متفاوت است ! جامعه ای می تواند برای هر شغلی بهترین کفش را بسازد که مردم به این درجه از فهم رسیده باشند که اگر می خواهند در شغل خود بهترین کفش را به پا بزنند باید به همه تولید کنندگان کفش اجازه فعالیت دهند ، و این تفکر تنوع بخشی در تولید ، تبدیل به یک دغدغه عمومی شود ! که ساختن بهترین یا کاملترین هرگز مفهوم خوبی ندارد جز انحطاط مثال کفش از این بابت مطرح شده که همه ما به نوعی با آن در ارتباطیم اما متاسفانه این صنعت هرگز فراتر از یک گام پیش نرفته !